چرا در اتفاقات گوناگون، حال قلبمان با خدا و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) عوض می‌شود؟ مثلاً یک لحظه به خدا یقین و توکل داریم، اما لحظهٔ دیگر پر از ترس، به دیگران امید می‌بندیم؟

پاسخ:

دلیل این تغییرات، جولان ذهن حسابگر است که در قلب اثر می‌گذارد و آن را به چون و چرا می‌اندازد. وگرنه قلب وقتی به چیزی باور دارد، نسبت به آن دچار تغییر و تحول نمی‌شود.

ذهن، تحمل سختی‌ها و ناملایمات را ندارد و خیلی از اتفاقات دنیا با محاسباتش جور درنمی‌آید. طبق محاسبات ذهن، همیشه همه چیز باید مطابق میل فرد باشد؛ وگرنه اوضاع درست نیست. برای همین وقتی مشکلی پیش می‌آید، اعتراض می‌کند، مضطرب و دل‌سرد می‌شود و به هر راهی دست می‌زند تا وضعیت را مطابق میلش درست کند.

این در حالی است که دنیا با تمام فراز و نشیب‌هایش مخلوق خداست و همهٔ پدیده‌ها و اتفاقات آن، بستری است که برای تربیت نفس ما قرار داده شده. فرقی ندارد خدا با جمالش به ما رو کند یا با جلالش؛ «هرچه از دوست رسد، نیکوست». 

یا مثلاً آنجا که توفیقی به انسان می‌رسد، ذهن به او القا می‌کند که نتیجهٔ کارهای خوب خودش بوده و آن‌قدر خوشحال می‌شود که می‌خواهد همهٔ عالم را خبر کند. برعکس وقتی نقص او برایش باز می‌شود، ذهن سریعاً خود را راندهٔ درگاه الهی می‌پندارد و با دل‌سردی و کلافگی، به این در و آن در می‌زند تا با چند نفر درددل کند و از چند نفر مشاوره بگیرد تا بتواند عیبش را برطرف کند! 

برعکس، کسی که معیار حرکت نفسش را ذهن قرار ندهد، حال قلبش در تمام شرایط یکسان است. در هر شرایطی وظیفه‌اش را انجام می‌دهد. اما بالا و پایین نمی‌شود و طلب و یقین و توکلش در سختی و آسانی فرق نمی‌کند.



نظرات کاربران

//